گروه جنگ نرم مشرق- مستندي كه قصد معرفی آن را داریم توسط جوزف اسچيمل ساخته شده و به بررسي فيلمهايي مثلِ رمز داوينچي، الف مثل انتقام, ماتريکس، کنستانتين، نمایش ترومن و هري پاتر ميپردازد. در اين مستند اين فيلمها به لحاظ محتوايي تحليل ميشوند و تقابل آنها با آموزههاي اناجيل و مسيحیت بحث میشود. این موضوع نشان میدهد که تهاجم هاليوود به سایر اديان (بجز دین یهود) جدی است. در کشورمان و در عالم اسلام نیز افراد بسیاری هستند که مکرراً از تهاجم هالیوود علیه اسلام و ادیان سخن گفتهاند. در قسمت نخست اين مستند به فيلمهاي رمز داوينچي، الف مثل انتقام و ماتريكس پرداخته شد. در قسمت دوم و پاياني به فيلمهايي چون دني داركو، فايت كلاب، نمايش ترومن، مردان ايكس و ... پرداخته خواهد شد.
توضیح آنکه متن گفتار این مستند که ذیلاً می آید بازتاب دهنده عقاید مسیحیان است و لذا بدین لحاظ مورد قبول ما مسلمانان نیست.
***
ناستیسیزم: ناستیکها افرادی در مصر باستان بودند که به فکر رهایی از مادیت دنیا با استفاده علوم غریبه و ممنوعه شیطانی بودند.
اين نگرش ناستيك كه جسم، چيز پليد يا موهومي است در فيلم ديگري نيز به نام داني داركو يافت ميشود. در اين فيلم پسري به نام داني توسط خرگوشي مرموز و اهريمني رهبري ميشود تا يك مدرسه مسيحي را در آب غرق كند. در اين فيلم نشان داده ميشود كه خرگوش با داني صحبت كرده و به او ميگويد كه جسم انساني فقط يك لباس است.
قبلا اشاره كرده بوديم كه كارگردان فيلم غبار اهريمن ميگويد كه هاليوود اساسا يك ماشين تبليغاتي ناستيك است و با تعليماتش در حال بردن دنيا به سمت يك آخرالزمان است. چيزي كه جالب است اين است كه وي ميگويد كل منطق ناستيكي كه او در فيلم غبار اهريمن نشان ميدهد ميتواند هر جنگ و خونريزي را توجيه كند زيرا هر چيز مادياي را نهي ميكند.
حتي در فيلم باشگاه مبارزه كه برد پيت در آن بازي ميكند نيز تعاليم ناستيك وجود دارد. وي در اين فيلم رهبر گروهي است كه براي رسيدن به يك مرحله از عرفان، يكديگر را تا حد مرگ كتك ميزنند. اين فيلم كار را به جايي ميرساند كه نامش را پروژه آشوب گذاشتهاند و معلوم ميشود كه كاراكتر برد پيت در اين فيلم مانند نقش وي در فيلم الف مثل انتقام، يك تروريست ناستيك است. برد پيت در اين فيلم ادعا ميكند كه نحوه رسيدن به روشني عرفاني، نابودي دنياي مادي و پذيرش درد است. او ادعا ميكند كه وقتي كسي در برابر خدا ميايستد دليلي براي ترس ندارد.
در فيلم ديگري به نام شهر تاريك نيز معرفتي ناستيكگونه را داريم. به اين صورت كه ميگويد واقعيتي كه در آن زندگي ميكنيم ساختگي و دروغين است. اين شهر تاريك هم كارگردان پيشنهاد ميدهد شايد فرار كردن از ماتريكس خيلي هم بد نباشد.
درواقع ناستيسيزم دستآويزي قوي براي نابودي انسانيت فراهم آورده است. فيلم ديگري كه در حد و اندازه رمز داوينچي، انجيل دروغين را ترويج ميكند استيگماتا است. استيگماتا اين دروغ را تكرار ميكند كه انجيل توماس، نزديكترين سند به تاريخ زندگي عيسي مسيح است؛ در حالي كه اين انجيل يك اثر قرن دومي ناستيك است. اين انجيل يك جمله دروغين دارد: زنان نميتوانند به بهشت راه يابند مگر اينكه به مرد تبديل شوند. و در فيلم استيگماتا هم زني را ميبينيم كه جسمش توسط روحي پليد به تسخير درآمده است.
فيلم شهر دلپذير، به يك دروغ ناستيك ديگر دامن ميزنند. به اينكه چيزي به نام گناه وجود ندارد و جالب است كه در واقع گناه را تحسين و از هبوط انسان تجليل ميكند. در اين فيلم يك خواهر و برادر به شكلي عجيب وارد شهري ميشوند كه همهجايش سياه و سفيد است و كمكم در اثر گناهاني كه اين خواهر و برادر به شهر وارد ميكنند همهجا رنگي و زيبا ميشود.
تام كروز دي فيلمي به نام چشمان باز بسته به كارگرداني استنلي كوبريك در سال 1999 بازي ميكند. اين فيلم عدهاي را به نمايش ميگذارد كه عياشيهاي ناستيكي دارند و براي از ميان بردن دستورات خالق هستي دست به هر كاري ميزنند.
فيلم ناستيكي ديگري كه تام كروز در آن بازي ميكند گزارش اقليت است. در اين فيلم تام كروز كه نقش رئيس سازمان پيشگيري از جنايت را بازي ميكند و قادر است تا آينده را تغيير دهد كه اين خود يك جنبه ناستيك فيلم است. در اين فيلم غير از اينكه دنيا مخلوق شيطان و يك زندان بزرگ نشان داده ميشود تام كروز سعي ميكند تا جلوي ظهور را كه بگيرد.
تام كروز، يكي از محبوبترين بازيگران دنيا و يكي از حواريون تعاليم ران هابرد است. اما ران هابرد حواري تعاليم اليستر كراولي شيطانپرست است.
الیستر کراولی
ال. ران هابرد
ران هابرد به علمشناسان توصيه ميكرد كه تا نوشتههاي دوست خوب او اليستر كراولي را بخوانند. ببينيد ران هابرد چگونه از اليستر كراولي شيطانپرست حرف ميزند:
پسر هابرد در كتابي به نام «ال.ران هابرد، مسيحا يا ديوانه» مينويسد كه پدرش به او گفته است كه علمشناسي ناستيك درواقع همان روزي شروع شده كه اليستر كراولي مرده يعني اول دسامبر 1947. اليستر كراولي به پيروانش ميگويد كه نه تنها كلامش را به عنوان راهنما بپذيرند بلكه آنان را تشويق ميكند تا كيهانشناسي شيطاني او را تبليغ كنند.
كتابهاي هري پاتر نوشته رولينگ، محبوبترين سري كتابهاي داستاني است كه تا به حال براي بچهها نوشته شده. اين مجموعه داستان و فيلم، كودكان ما را در معرض ايدههايي كفرآميز قرار داده و اين در حالي است كه رولينگ تصديق ميكند كه همه اين داستانپردازيها از جايي به ذهنش نازل شده است و فقط سعي كرده آنچه را كه برايش الهام شده تا جاي ممكن به صورت كامل توضيح دهد. وي ميگويد من طوري ديالوگها را مينويسم كه انگار در حال گوش كردن به يك مكالمه هستم. رولينگ نه تنها با آشنا كردم مخاطبين جوان خودش با آيينها جادويي و علوم ممنوعه به آنها سرنخهايي از اينكه چه كسي در تاريخ قويتر بوده ميداده بلكه زندگي هري پاتر را از زندگي اليستر كراولي برگرفته.
همانند هري پاتر، كراولي هم از تربيت سختگيرانه خودش دست ميكشد و به جادو روي ميآورد. او مانند هري پاتر در 11 سالگي ميفهمد كه يك جادوگر است.
فيلم هوش مصنوعي مشحون است از ياس و
نااميدي، و مخاطبانش را با اين سوال همراه ميكند كه آيا خدا ميتواند به مخلوقاتش
عشق بورزد؟ در فيلم يادآوري كامل نيز انساني را داريم كه نميداند واقعي است يا
خير.
در فيلم از جهنم نيز جاني دپ با كشيدن ترياك به الهامات ذهني ميرسد تا بتواند پروندههاي جنايياش را حل كند. داستان اين فيلم توسط آلان مور، نويسنده شيطانپرست نوشته شده است. جاني دپ در هنگام فيلمبرداري ادعا ميكرده كه جسمش توسط نهادهاي شيطاني تسخير شده است.
فيلم نمايش ترومن با بازي عالي جيم كري باز هم اين ديدگاه ناستيك را به ذهن ما ميرساند كه ما در اين دنيا توسط يك خالق اهريمني به دام افتادهايم. در اين فيلم يك نفر تمام زندگي شخصيت اول را از بالاي سرش نگاه ميكند. سرانجام ترومن پي ميبرد كه همه چيز دروغ است و ميفهمد كه اطمينان و ايمان به خالقش يك توهم است. او توهمش را ميشكند و اين نكته را تكرار ميكند كه زندگي ما ساختگي و موهومي است.
فيلم ديگري كه در دايره ناستيسيزم تعريف ميشود، مردان ايكس است. فيلمي درباره گروهي ابرقهرمان كه از جهشهاي ژنتيكي درست شدهاند و قدرتها عجيبي براي تسلط بر دنيا دارند. در ناستيك هم اين تفكر وجود دارد كه جسم آنها با اهريمن تسخير شده و قدرتهاي فراحسي پيدا ميكنند.
همانطور كه ديديد هاليوود با ايدئولوژي ناستيك نقشي عمده در تاثيرگذاري بر تودهها دارد. از طريق رمز داوينچي دن براون كه مطلقا ناستيك است يا از طريق ماتريكس يا نمايش ترومن يا خيلي ديگر از فيلمهايي كه بهترين بازيگران مرد و زن در آنها ايفاي نقش ميكنند. اما چيزي كه قلب انسان را به درد ميآورد اين است كه خيلي از افراد دركي از اينكه چه چيزي حقيقي است و چه چيزي دروغين است ندارند. در پايان، تمام آنچه كه ميتوان از هاليوود فهميد اين است كه هاليوود دروغگو است و فقط دروغ را رواج ميدهد. دروغ نسبت به خدا، نسبت به انجيل و نسبت به همه خوبيها.